کاش بشه که بشه :))
شاید این یه تصمیم احساسی و ناگهانی باشه ولی نمیدونم چرا دوست دارم این عزیمت اتفاق بیفته و برم..هر چند تاوان و عواقب داشته باشه :)
.
پ.ن: هنوز 24 ساعت از تدارک رفتن نگذشته بود که وقتی با یه مشاور مشورت کردم بهم گفت این کار یعنی شکست!!!! داغونم کردا :))
هیچی دیگه.من و همین خونه و زندگی
فکر میکردم قراره خودم باشم و خونه ام اما نشد
نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در 9 مرداد 1395 ساعت 13:13 توسط سجاد
| تعداد بازديد : 129